خدايم خداييست...

كه اگر سرش فرياد بزنم،

به جاي اينكه با مشت به دهانم بزند،

با انگشتان مهربانش نوازشم ميكند و ميگوييد:

مي دانم جز من كسي را نداري...

اشک هایم را مزه مزه کن....... شوری بی حدی دارد

اشک هایم تمام شده اند..

از قلبم با دلشوره هایم برایت می بارم

دلشوره هایم که تمامی ندارد ..... من

همیشه بی تاب توام ..یا مهدی ادرکنی

گفتم: خدایا از همه دلگیرم. گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند.گفت: بیش از من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم.گفت:پس من؟

گفتم:خدایا کمک خواستم.گفت: از غیر من؟

گفتم:خدایا د.ستت دارم.گفت:بیشتر از من؟

گفتم:خدایااینقدر نگو من.گفت:من یا تو؟

من بلد نیستم دوستت نداشته باشم
بلد نیستم حرف دلم را نگویم
حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت
بلد نیستم نخندم وقتی باتوم
حتی اخم کنم وقتی ناراحتم
من هیچ کارمهمی رابلد نیستم جزدوست داشتن تو

دلم به آتشفشانی خاموش می ماند 
که گاه گاه
فوران می کند 
و شراره های سربی و خاکستری عشق را 
بر پیکره وجودم سرد می گرداند 
من آتشفشانی خاموشم 
در نزدیکی شهر تو 
و اب و هوای سرزمین دلم 
امشب دوباره بارانی است 
من آتشفشان دردم 
روزی تمام درونم را 
فوران می کنم 
تا شعاع محبت ها ، مهربانی  و عشق 
من دلم می خواهد آتشفشانی از عشق تو باشم ....

هنگامیکه بندگان من از تو درباره من پرسند 

بدانند که من به آنها نزدیکم هر کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم.

گاهی سرم را بالا میگیرم تا آسمان مرا فراموش نکند...

تا ابرها بدانند که وقت باریدن است... تا پرنده ها ببینند همزاد اسیرشان را

و می گریم تا زمین بداند که من از جنس ابرم نه... خاک

رايم بهترين هستي ،
دنيا را نميخواهم ،
تو زندگي من هستي
اينگونه مرا نگاه نکن ،
فکر کرده اي که از نگاهت خسته ميشوم ،
نه عزيزم بيشتر از اينکه هستم عاشقت ميشوم
پس آنقدر نگاهم کن ،
تا ديوانه شوم !